Wednesday, April 23, 2008

خب دوباره سلام
ما همچنان داریم ورزش می کنیم ها! اما غذا خوردنمون سر جاش نیست
از دیروز هم یکم اعصاب معصاب سرجاش نبود زیادی خوردیم
اما پیاده روی بسیار خوش گذشت یعنی بعد از دوهفته تقریبا نمیشه گفت که هنوز عادت کردم حتی جالبه که سخت تر هم برام شده اما دارم سعی می کنم ادامه بدم
تقریبا در هفته سه روز روزی یک ساعت رو می رم و باسیه اینکه به خودم هی روحیه هم بدم مسیرهای مختلف رو می رم که تکراری نشه البته یه روش هم باسه اینکه خودت رو مجبور کنی که بری اینه که با یه نفر قرار بزاری چون اونجوری می خوای کم نیاری همه مسیر رو راحت می ری
خب مشکل بعدی که باید حل بشه مسئله معده ای گرامیه منه ! نمی تونم همچنان با سبزیجات خام به مقدار زیاد کنار بیام در نتیجه بین روز یا نباید هیچی بخورم یا اینکه بیسکوئیت و اینا! البته یکم هم تنبلی می کنم و باید یه روش پیدا کنم که سرکار میوه بیارم حداقل یه وعده میوه بخورم اما خب فعلا سعی می کنم کم چیز بخورم بین وعده های غذایی و بعد خب گشنمه می شه وقتی میرم خونه و شام زیاد می شه! هنوز این مشکل رو حل نکردم که می دونم احتیاج به برنامه ریزی داره که امیدوارم این هفته یه فکری به حالش بکنم

می دونین چه اتفاقی باعث شد که من به پیاده روی ، رو بیارم ! من رفتم دکتر و اون به من گفت که باید روزی 2ساعت پیاده روی بکنم. من بهش گفتم که من 7 صبح میرم از خونه بیرون و 8 شب برمیگردم خسته ام و نمی رسم که ورزش کنم! گفت تو اینهمه کار می کنی باسیه چی؟ مگه نه اینکه پول دربیاری زندگی بهتری داشته باشی؟ خب سلامتید که از همه چیز تو زندگی مهم تره که ! تو باید پیاده روی بکنی
و از اون روز من به خودم اومدم حالا دیگه روزهای زوج زودتر از سر کار میام بیرون و یه یک ساعت تا یک ساعت و نیم پیاده روی میکنم تا برسم خونه
حالا باید باسیه غذا هم یه فکری بکنم و به قول انار جان ایندفعه دیگه جدیه من این دفعه کوتاه نمی یام
البته فعلا اعصاب ندارم و با اینکه سعی می کنم به خودم هی بگم که غذا مسکن اعصاب نیست اما خب باز هم از دستم در رفته و شام و ناهار درست حسابی خوردم
فعلا همین
خوش بگذره

2 comments:

Anonymous said...

ادامه بده غزل جون سلامتی از همه چیز مهمتره

Anonymous said...

Amiable post and this enter helped me alot in my college assignement. Say thank you you on your information.